قلم در دست می گیرم میکشم آه
گر نباشی با خیالم هستی همراه
شبگرد کوچه ها شدم تو کوچه های بی کسی
چطور بهت ثابت کنم که تو برام همه کسی
میشه یه روز بیاد ، شبگرده کوچه ها دورِت بگرده
دستاتو بگیره و کل شهرو باهات بگرده
میشه یه روز بیاد ، برات تعریف کنم بی تو روزام چطور گذشت
برات تعریف کنم بغلم کنی و بگی حالا که پیشتم گُلم ، گذشته ها دیگه گذشت
اینا همش یه آرزوست برای قلب خستم
منی که خیلی از شبا به خاطرت نشستم
همه حرفات شیرین بود ، با عشق حرفاتو میشِنُفتَم
مثل گل پژمرده بودم ، با دیدن تو میشکُفتم
میدونم به هم نمی رسیم ، میدونم آرزو به دل می مونم
تو کوچه های بی کسی شعر جدایی می خونم
نظرات شما عزیزان:
سارا 
ساعت21:50---12 شهريور 1391
|